در کتاب معانی الاخبار آمده است: امام جعفر صادق (ع) سؤال نمودند از آیه واذا تبلی ابراهیم کلماته ...

کلمات چه بود که حق تعالی به ابراهیم داد فرمود همان کلماتی بود که به حضرت آدم (ع) تعلیم دادند و او را نجات دادند و توبه اش قبول شد. آن کلمات چه بود گفت نه خداوند متعال به حق محمد وعلی و فاطمه و حسن و حسین (ع) که توبه مرا قبول کن، خدا توبه حضرت آدم را به حق پنج تن قبول کرد، عرض کردند آن چه بود که ابراهیم علیه السلام دعا کرد و تمام کرد،

فرمود که تمام کردم آنها را با قائم حضرت مهدی (عج) (صلوات حاضرین)

از امام علی النقی نقل است که به چه دلیل ابراهیم خلیل شده است فرمودند چون زیاد بر محمد و آلد محمد صلوات می فرستاده است.

موسی علیه السلام وحی شد که ای موسی من در وقت سخن با تو، من 10000 سمع در اعضا و جوارح تو قرار دادم، تا بتوانی صدای مرا بشنوی و با من صحبت کنی.

خدا آنقدر عظمت دارد که تو نمی توانی با یک بار صدا کردن او، به تو جواب بدهد و با تو صحبت کند تو ظرفیت نداری، 10000 زبان به تو اضافه می کنم که بتوانی با زبانت با من حرف بزنی عجب، با اینهمه دوست تر از من تو دیگری هم خواهد بود، فرمود بله:

کسیکه بر حبیب من محمد (ص) صلوات بفرست،

موسی (ع) وقتی گرفتاری برایش پیش می آمد صلوات می فرستاد.

پس شما قدر این جمعه ها را بدانید، 1000 صلوات می فرستی برای سلامتی امام زمان چقدر امام زمان (عج) گردن شما حق پیدا می کند، خیلی زیاد ـ تمام کارهایت را درست می کند.

همه گره هایت را برطرف می کند. همه غمهایت را برمیدارد.

همان عنایاتی به حضرت موسی شد به تو هم می شود که بتوانی راحت با خدا صحبت کنی.

خدا مرا دوست داری امروز، همه صحبتم بر این بود که در مجمع الصلوات این دو تکه را به تو نگویم که ابراهیم خیلی صلوات به پیامبر می فرستاد تا آتش نمرودی سرد و خاموش شد پیامبر (ص) وقتی به معراج رفت جبرئیل تا آسمان هفتم بیشتر نتوانست بالاتر برود به جبرئیل گفت از طبقه اول تا هفتم مرا بالا آورده ای حالا می خواهی مرا تنها بگذاری، گفت از این جا به بعد اگر بیایم تمام بال و پرم می سوزد. ببین چقدر خدا او را دوست داشته که پیامبر را تنها خواسته است. بدون وسیله خواسته است، حالا که بالا رفته است و به طبقه بالا رفتم گفتم حالا خدا را دیدم چه به او بگویم و چگونه با او صحبت کنم، به او بگویم قربانت برم فدایت شوم، خدا جونم، خیلی به من محبت کردی، گفتند اینقدر نور زیاد بود که تمام وجود پیامبر را نور گرفت، خداوند برای اینکه با پیامبر صحبت کند آن نور را آنقدر کم کرد تا خاتم الانبیاء بتواند با خدا چند لحظه ای را صحبت کند، تازه صحبت هم کرد با زبان علی صحبت کرد بر عظمت مولا علی صلوات (صلوات حاضرین)

خدا بصورت پیامبر (ص) می آید خیر بنام علی (ع) و با صدای علی (ع) صحبت کرد. امیرالمؤمنین کیست؟ پیامبر (ص) معراج رفت، قولو لا اله الا الله تفلحوا بگویید تا رستگار شوید با وسایلش با قرآن با ائمه، وقتی پیامبر این خبر را آورد بقیه اش را به امیرالمؤمنین داد جانشین خودش قرار داد حالا اگر می خواهید قولو لا اله الا الله تفلحوا را عمل کرده باشید به علی (ع) تمسک بجویید، بروید در خانه علی (ع)، وقتی شما به مکه مشرف می شوید شما به مکه میروید یا مکه می آید اینجا، وقتی کعبه را بغل می کنید و آن را بوی و زیارت می کنید احترام می گذارید آن آمده است پیش شما یا شما رفتید پیش کعبه مسلم است شما رفته اید پیش کعبه، شما باید بروید در خانه محمد و آل محمد (ص) را بزنید نه اینکه آنها بیایند دنبال شما ما نباید درخواست کنیم که آقا امام زمان (عج) چرا امشب نیامدی خانه ما، تو باید بری در خانه او شما باید بروی دورش بگردی، شما باید التماس کنی شما باید نماز بخوانی شما باید روزه بگیری، شما باید اطعام کنی، شما باید گریه و زاری کنی تا بتوانی با امام زمان (عج) صحبت کنی، او نمی آید اینجا، توقعاتی که ما بعضی وقتها داریم که امام زمان بیاید با ما شام بخورد، اگر یک وقت به شما لطف کرده برای اینکه تو غصه نخوری، تو نگویی به من لطف نکرده است، چهل شب رفته جمکران و بگوید آقا را ببینم، خوب دق می کند پس لطف و عنایت می کند تا تو غصه نخوری. ولی مواظب باش در این چهل شب فقط برای خودش بروی نه چیز دیگری، چهل شب برای خاطرخواهی امام زمان رفتی حتماً شب چهلم او را می بینی، همانطوریکه امشب چیز دیگری نخواهی ها، مدام بگویی آقا فقط تو را می خواهم، آقا من برای رضای آمده ام و فقط تو را می خواهم، و صبر تو را می خواهم.

خود آقا گفت بیا برویم و از این مردم که به جمکران می آیند سؤال کنیم برای چه آمده اند یکی گفت قرضی دارم ـ یکی گفت گرفتارم، دیگری گفت زن می خواهم، من بدهکارم، گفت ببین تمام اینها برای دنیا آمده اند پیش من، فقط تو یک نفر آمدی برای خاطر من که هر وقت آمدی گفتی آقا، می توانم با دست پر بروم و تو را زیارت کنم و بروم.

حالا من خودم را به عاشق خود نشان می دهم.

آقا امام زمان نمی بیند که چقدر شما تلاش و کوشش می کنید، امام زمان ندارید شما یک شب درخواست کردم از حضرت علی اصغر که یک مداح خوبی هم آمده بود اینجا آقای سازور و درخواست کردم از حضرت علی اصغر (ع) که صدام و شارون و بوش را ریشه کن کند، آقای سازور گفت اگر دعایت مستجاب شود من 10 روز می آیم و اینجا مداحی می کنم و روضه می خوانم حالا دو نفر آنها سرنگون شده اند و رفته اند مانده است بوش که او هم انشاءالله می رود. از خدا بخواهیم چون که ما هر کدام ذره هستیم و بخواهیم که هر روز عذاب شارون را زیاد کند. مدام می نشینیم و نگاهش می کنیم که این همه آدم کشته هر روز او را نفرین کرد تا خداوند عذابش را زیاد کند. این بی حیا و بی دین و لامذهب را کشتی نگاهش می کنی، یکی از طرف عالم بیاید و بخواهد برای مملکت ما ریاست کند.